شهيد غلام حسين آشوري
تاريخ تولد :1332
نام پدر :
تاریخ شهادت : -/1/1361
محل تولد :قزوين /قزوين /يحييآباد قاقازان
طول مدت حیات :29
محل شهادت :
مزار شهید :مفقودالجسد
غلامحسين در يکي از روزهاي زيباي سال 1332 در قريه يحييآباد قاقازان از توابع شهرستان قزوين به دنيا آمد. کودکي را در دامان پدري مؤمن و قاري و معلم قرآن و مادري مهربان گذراند و روح و جانش در زلال معرفت اسلامي تطهير يافت، هشت ساله بود که مبتلا به بيماري سختي شد اما با توجهات ائمه اطهار و توسل پدر و مادر، شفا يافت و بعد از آن به دليل عشق و علاقه به تعاليم ديني و با توجه به خوابي که يکي از اهالي روستا ديده بود وارد مدرسه سردارين قزوين شد و در محضر حجتالاسلام سيد حسن شالي اقدام به فراگيري علوم ديني کرد.
4 سال از آغاز تحصيلاتش گذشته بود که با دلي سرشار از اميد و عزمي راسخ در سال 1348 براي ادامه تحصيلات به شهر قم آمد و از محضر آيتالله مرعشي نجفي بهره برد حضور در قم و آشنايي با مبارزين و مجاهدين انقلاب اسلامي سبب شد که اين طلبه جوان و فعال نيز به خيل عاشقان روحالله بپيوندد و در راه مبارزه با رژيم ستم شاهي از هيچ خدمتي فروگذار نکند. سخنرانيهاي پر شور و افشاگرانه او در شهر قزوين در ميان همولايتي ها و همشهريها سبب شد که بارها توسط رژيم دستگير شود روستاي جوين و مندرآباد و جوهربين جلوهگاه مبارزات حق طلبانه او بود در همين دوران و هنگام بازگشت از قم به قزوين با همسري متدين ازدواج کرد که ثمره اين پيوند 2 دختر و 1 پسر ميباشد.
پس از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي نيز به فعاليتهايش ادامه داد و پس از فرمان حضرت امام (ره) مبني بر تشکيل کميته امداد در آن نهاد مشغول به کار شد و همزمان در صندوق قرضالحسنه ولي عصر(عج) نيز فعاليت ميکرد با شروع جنگ تحميلي با اينکه يکي از مسئولين مدرسه علميه صالحيه قزوين بود آموزش نظامي ديد و در تهييج و آموزش و اعزام طلبهها به جبهه تلاش کرد و خود نيز با وجود مخالفتهاي همکاران و مسئولين مدرسه در اواخر سال 1360 عارفانه به سوي جبهههاي نبرد حق عليه باطل گشود و سرانجام پس از حضوري غرورآفرين و رشادتهاي فراوان در حين عمليات فتحالمبين در فروردين ماه سال 1361 در سن 29 سالگي شهد شيرين شهادت را نوشيد و پيکر مطهرش را به يادگار در خاکهاي خونين مقتلش جا گذاشت.
منبع:كتاب سرو بي نشان
تاریخ شهادت : -/1/1361
محل تولد :قزوين /قزوين /يحييآباد قاقازان
طول مدت حیات :29
محل شهادت :
مزار شهید :مفقودالجسد
غلامحسين در يکي از روزهاي زيباي سال 1332 در قريه يحييآباد قاقازان از توابع شهرستان قزوين به دنيا آمد. کودکي را در دامان پدري مؤمن و قاري و معلم قرآن و مادري مهربان گذراند و روح و جانش در زلال معرفت اسلامي تطهير يافت، هشت ساله بود که مبتلا به بيماري سختي شد اما با توجهات ائمه اطهار و توسل پدر و مادر، شفا يافت و بعد از آن به دليل عشق و علاقه به تعاليم ديني و با توجه به خوابي که يکي از اهالي روستا ديده بود وارد مدرسه سردارين قزوين شد و در محضر حجتالاسلام سيد حسن شالي اقدام به فراگيري علوم ديني کرد.
4 سال از آغاز تحصيلاتش گذشته بود که با دلي سرشار از اميد و عزمي راسخ در سال 1348 براي ادامه تحصيلات به شهر قم آمد و از محضر آيتالله مرعشي نجفي بهره برد حضور در قم و آشنايي با مبارزين و مجاهدين انقلاب اسلامي سبب شد که اين طلبه جوان و فعال نيز به خيل عاشقان روحالله بپيوندد و در راه مبارزه با رژيم ستم شاهي از هيچ خدمتي فروگذار نکند. سخنرانيهاي پر شور و افشاگرانه او در شهر قزوين در ميان همولايتي ها و همشهريها سبب شد که بارها توسط رژيم دستگير شود روستاي جوين و مندرآباد و جوهربين جلوهگاه مبارزات حق طلبانه او بود در همين دوران و هنگام بازگشت از قم به قزوين با همسري متدين ازدواج کرد که ثمره اين پيوند 2 دختر و 1 پسر ميباشد.
پس از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي نيز به فعاليتهايش ادامه داد و پس از فرمان حضرت امام (ره) مبني بر تشکيل کميته امداد در آن نهاد مشغول به کار شد و همزمان در صندوق قرضالحسنه ولي عصر(عج) نيز فعاليت ميکرد با شروع جنگ تحميلي با اينکه يکي از مسئولين مدرسه علميه صالحيه قزوين بود آموزش نظامي ديد و در تهييج و آموزش و اعزام طلبهها به جبهه تلاش کرد و خود نيز با وجود مخالفتهاي همکاران و مسئولين مدرسه در اواخر سال 1360 عارفانه به سوي جبهههاي نبرد حق عليه باطل گشود و سرانجام پس از حضوري غرورآفرين و رشادتهاي فراوان در حين عمليات فتحالمبين در فروردين ماه سال 1361 در سن 29 سالگي شهد شيرين شهادت را نوشيد و پيکر مطهرش را به يادگار در خاکهاي خونين مقتلش جا گذاشت.
منبع:كتاب سرو بي نشان
+ نوشته شده در جمعه بیست و هشتم آبان ۱۳۸۹ ساعت 9:48 توسط خادم الشهدا
|
شهدا این زخم خوردگان تیر عشق، این بی توقعان بی توقع تر از کویر! رفتند تا ابرهای سیاه را از آسمان اندیشه ها فراری دهند - رفتند تا زمستان بوی بهار بگیرد، اگرچه نگاه های سرد همیشه بر سنگ فرش مزار مقدسشان جا خوش کرده!