http://up.fbironi.ir/pic1/3/12/to_aval_sabet_kon_janbazi.jpg

پس از گذشت 25 سال از جنگ تحميلي بنياد شهيد مي‌گويد روشي ابداع کرده تا تشخيص دهد رزمندگان در جنگ مجروح شده اند يا اينکه دروغ مي‌گويند! روشي که به گفته رئيس بنياد شهيد در سکوت مطلق خبري اختراع شده است. يکي بود يکي نبود. روزي و روزگاري دشمني به شهري آزاد و‌آباد حمله کرد.

پير و مراد شهر از جوانها و دلاوران خواست تا از شهر و ديارشان دفاع کنند و آنها همه به عشق رهبرشان و دفاع از شهرشان راهي نبرد با دشمن شدند. پايان نبرد پيروزي شهر بود و شکست دشمن، ولي تلفات جنگ بسيار زياد. عده‌اي جان خود را از دست دادند و عده‌اي اسير و گروهي هم مجروح شدند.


قرار شد از خانواده کشته‌هاي جنگ حمايت شود و به مجروحان هم رسيدگي کنند ولي قهرمانان شهر آنقدر مرام داشتند که حتي دنبال ثبت اسمشان در ليست قهرمانان نرفتند. سال‌ها گذشت و حال مجروحان جنگ بدتر و بدتر شد. وضعيت به نحوي شد که گروهي از مجروحان تصميم گرفتند براي دوا و درمان زخم‌هاي کهنه و رسيدگي به اوضاع و احوالشان سري به مراكز دولتي بزنند.


آنها بر اين باور بودند که هنوز دوران، همان دوران پيروزي است و به همان اندازه به آنها احترام مي‌گذارند. ولي وقتي وارد شدند مسوول رسيدگي به مجروحان جنگ گفت: بفرمائيد چه مي‌خواهيد؟ گفتند هيچ! ما از مجروحان جنگ هستيم. زندگي بر ما فشارآورده و مي‌خواهيم حداقل هزينه دوا و درمان و اگر هم شد براي اهل و عيالمان کاري از دستتان بر مي‌آيد انجام دهيد.

مسوولان رسيدگي به مجروحان شهر لبخندي زدند و گفتند: ما از کجا بدانم شما راست مي‌گوييد. برويد مدرک يا شاهدي بياوريد که در جنگ بوده ايد.

مجروحان از صحبت‌هاي مسوولان متعجب شده و به دنبال مدرک روانه شهر شدند. پس از ماه‌ها جست‌وجو توانستند مدارکي به دارالحکومه بدهند که ثابت مي‌کرد آنها در جنگ حضور داشتند. مسوول رسيدگي به مجروحان شهر رو به مجروحان کرد و گفت: اين مدارک ثابت مي‌کند شما در جنگ حضور داشتيد ولي ثابت نمي‌کند که مجروح شده‌ايد. پس از گفته‌هاي مرد برخي مجروحان نا‌اميد شده و به خانه بازگشتند.


برخي ديگر براي اثبات مجروحيت روانه شهر شدند و گروه اندکي هم گفتند اين کار شما نامردي است و ما از حقمان نمي‌گذريم. آري اين مجروحان همان جواناني بودند که با عشق و اميد و جوانمردي از شهر و ديارشان دفاع کرده بودند. شايد پايان قصه براي کودکان و نوجواناني که گوش مي‌دادند تلخ باشد.

به راستي کودکان چه نتيجه‌اي از اين قصه مي‌گيرند. نمي‌دانم بهتر است به قصه واقعي بپردازيم. 23 سال از جنگ تحميلي مي‌گذرد ولي هنوز رزمندگان زيادي سال‌هاست که به دنبال اثبات مجروحيت‌ها و جانبازي خودهستند. اين درحالي است که جامعه بر اين باور است که آنها تحت پوشش خدمات دولتي بوده و همانند تمام کشورها از دلاوري‌ها و رشادت‌هايشان قدرداني مي‌شود و هيچ مشکلي ندارند. در اين ميان جانبازان قطع نخاع و قطع عضو که مجروحيت‌شان مشهود است وضعيت بهتري دارند ولي جانبازاني که دچار عوارض شيميايي و اعصاب و روان هستند اثبات جانبازي شان بسيار سخت و دشوار است. آنان بايد برگه‌هاي متعددي را براي اثبات جانبازي به کميسيون‌هاي بنياد شهيد ارائه کنند.نکته قابل تامل اين است که تعدادي از جانبازان شيميايي و اعصاب و روان توسط پزشکان متخصص و مورد امين بنياد شهيد تشخيص داده مي‌شوند که علت مجروحيت‌شان استشمام گاز خردل يا موج انفجار است ولي کميسيون‌هاي پزشکي نظريه پزشک را کافي نمي‌دانند و از جانباز مدارک ديگري‌طلب مي‌کنند.

بر اساس اين گزارش مسعود زريبافان رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران اعلام کرده است که بنياد شهيد روشي را ابداع کرده تا بدون هيچ اشکالي تشخيص دهند فرد در جنگ مجروح شده يا خير! زريبافان از راه‌اندازي سيستم جديد و مطمئن احراز شهادت يا مجروحيت خبرداده و گفته: سيستم کارتکس در زمان رياست من انجام شد و ما هم آن رارسانه‌اي نکرديم اين است که هر کسي که در زمان جنگ به بيمارستان اعزام مي‌شد به مرکزي اطلاع مي‌دادند که شخص مورد نظر مثلا ساعت 9 آمده و به اين دليل در اين بيمارستان پذيرش شده است.

ما هم اين اطلاعات کارتکس را با کارگذاشتن چندين اپراتور و تحت نظر و دوربين‌هاي امنيتي که مبادا اپراتورها دست در پرونده‌هاببرندالکترونيکي کرديم و درحال‌حاضر بهترين مدارک ما همين‌هاهستند مهندس زريبافان گفت: در واقع اين کارتکس‌ها حاوي اطلاعاتي از قبيل نام و نام خانوادگي و تاريخ مجروحيت و نوع و چگونگي مجروحيت و بيمارستان پذيرش کننده است.

زريبافان درپاسخ به اين سوال که درحال‌حاضر تعداد قابل توجهي از ايثارگران به خاطر نقص درمدارک، پرونده‌هايشان مسدود شده گفت: هر کسي خواست براي مسدود شدن پرونده اش مراجعه کند و ما پيگيري مي‌کنيم. اگر ادعاش درست نبود دليل اشتباهش را مي‌گوئيم و اگر درست بود که اصلاح مي‌کنيم و از هيچ چيز بي تفاوت نمي‌گذريم.

و کلا” براي رد ادعاي افراد توضيح کامل مي‌دهيم تا توجيه شوند. سيستم ما از اول الکترونيکي نبوده و پرونده‌ها به صورت برگه‌هاي کاغذي بوده و الان هم بايگاني هستندو اگر کسي مدعي جانبازي باشد ما مي‌دهيم کمييسون نظر بدهد. رئيس بنياد شهيد مي‌گويد: يکي از بزرگ‌ترين کارهايي که کرده‌ايم همين جمع‌آوري کارتکس‌هاست که حاوي اطلاعات ثبت شده از رزمندگان است که مي‌توان با يک تماس تلفني و مراجعه به مخزن اطلاعات الکترونيکي به اطلاعات آن دسترسي سريع وآسان پيداکرد.

هر چند اين اقدام بنياد شهيد در سکوت مطلق رسانه‌اي حائز اهميت است ولي در اين ميان چند سوال مطرح مي‌شود. اول اينکه آيا در آن بحبوبه جنگ تمام بيمارستانها و درمانگاه‌هاي صحرايي مشخصات مجروحان را ثبت کرده اند؟ آيا اسناد به دست آمده آمار واقعي جانبازان جنگ را نشان مي‌دهد؟ اگر رزمنده‌اي در عمليات يا پاتک يا استراق سمع و تخريب مجروح، موج گرفته و شيميايي شده باشد و اصلا به بيمارستان هم مراجعه نکرد باشد تکليفش چيست؟ گفته‌هاي رئيس بنياد شهيد در حالي است که بيش از 400 هزار جانباز همچنان به دنبال اثبات جانبازي خود پله‌هاي بنياد شهيد را بالا و پايين مي‌روند.

جانبازان شيميايي ايران