لاله هاى بارانى

 

شكوفه بود و شقايق به هم گره خوردند

همان زمان كه درختان بهار مى بردند

شبى كه منطق گلها شكوفه مى آورد

و لاله لاله شهادت ، جوانه مى پرورد

زمين مسير سلام فرشته ها مى شد

همين كه لشكر گل در زمين رها مى شد

همين كه دست خزان باغ لاله ها را چيد

دو بال سبز زمين رو به آسمان چرخيد

جوانه هاى شقايق نفس رها در باد

وجودشان همه شور و سرودشان فرياد

خدا براى درختان لباس نور آورد

به قامت همه باغها شعور آورد

زمين كه راوى بغض جوانه ها شده بود

شبيه ابر در اندوه خود رها شده بود

زمين سؤال شد از آسمان نورانى

شكفت روبه عطش لاله هاى بارانى

زمين مسير سلام فرشته ها شد باز

هزار لاله رها شد در آبى پرواز

دوباره روى زمين عشق لاله كارى شد

گذشت چندخزان، آفتاب جارى شد

 

شاعر: رضا غلامحسين نژاد