البته انقلاب اسلامی که از بدو پیروزی تا آن زمان، همواره از جانب غرب و رهبری آن بلوک; یعنی امریکای قداره بند، تحت فشاری شدید قرار داشت، آمادگی مقابله با چنین تجاوزی را نداشت. بویژه این که در داخل کشور نیز جناح‏های وابسته به غرب، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و نیز درگیری‏های نظامی در گوشه و کنار مملکت، توان دولت نوپا را تضعیف نموده و رسیدگی به امور را برای مسئولان عملا مشکل و دشوار می‏ ساختند.

از سوی دیگر نیروهای نظامی کشور نیز به خاطر تبعات قهری انقلاب و رویدادهای پیاپی ناشی از سران فرصت طلب و خائن خود، هنوز مراحل بازسازی را بطور کامل پشت‏سر ننهاده بودند و طبعا در این شرایط، در آسیب پذیری جدی به سر می‏بردند که جنگ ناخواسته بر ما تحمیل گردید و حصر اقتصادی نیز بر مشکلات متعدد کشور افزود.


ارتش عراق که براساس محاسبات دقیق از وضیعت و شرایط داخلی و خارجی جمهوری اسلامی، فتح یک هفته‏ای تهران را انتظار می‏کشید، در روزهای نخست تجاوز، بی آن که با مانعی جدی در مرزها برخورد کند،گستاخانه به خاک ما هجوم آورده و هم چنان به پیش می‏راند تا آنجا که خود را پشت دروازه‏های اهواز و خرمشهر دید و با مشاهده این وضعیت‏به تداوم تجاوز علاقمندتر گردید.

آن روز تمامی مردان و زنان سلحشور ایران اسلامی با حضور در صحنه جنگ، حماسه‏ای فراموش ناشدنی را آفریدند، و از آن پس بود که خلق حماسه‏ها آغاز شد و سراسر جبهه‏ها آوردگاه تن و تانک بود. رویارویی عشق و ایمان با کفر و الحاد، و عجیب آن که در آن شرایط براستی نابرابر تانک از مقابله با انسان‏های عاشق عاجز و ناتوان بود.


حضور مردم ایران در مقابله با هجوم نظامی عراق از برگ‏های زرین انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی است که هیچ گاه از یادها فراموش نخواهد شد.
در این میان حضور دلیرانه و خستگی ناپذیر زنان در صحنه دفاع مقدس به عنوان یکی از عناصر اجتماعی و بارز رقم خورد و اینان به حق در ادای دین خود نسبت‏به اسلام و به انقلاب از هیچ گونه یاری و مدد مادی و معنوی استنکاف نورزیدند.

می‏ دانیم که خطوط مقدم و رویارویی اصلی فیزیکی در میادین نبرد در قبضه دلیر مردان رزمنده بود، ولی پشتیبانی و حمایت همه جانبه زنان در خاکریزهای عقبه نیروهای خودی و بر طرف نمودن نیازهای آنان (اعم از لباس، غذاو...) برآوردگار ثبات قدم و استقامت رزمندگان بود.

داشتن روحیه و قوت قلب رزمندگان در گرو حمایت‏های معنوی زنان خدا جویی بود که در پشت جبهه، مشغول خدمت‏بودند و امام خمینی‏رحمه الله فرماندهی کل قوا - که حضور نیروهای رزمنده در جبهه‏های حق علیه باطل مرهون نفس مسیحایی او بود - در توصیف ایثار جان و تجلی شهادت‏طلبی زنان در طول هشت‏سال دفاع مقدس می‏فرمود:

«زنها به من می‏گویند: شما دعا کنید که ما شهید بشویم. بعضی از زنها می‏آمدند اینجا می‏گفتند که شما اجازه بدهید ما برویم کردستان در آنجا جنگ بکنیم و من گفتم: نه، صلاح نیست ، ملت و ارتش کار را انجام می‏دهند...این یک تحولی بود که در صدر اسلام بین مسلمین حاصل شده بود که شهادت را برای خودشان فوز می‏دانستند.»


حضور زنان در عرصه‏های گوناگون جنگ تحمیلی دارای جلوه‏های متفاوتی بود که هر کدام از آنان حکایتی شنیدنی و بیاد ماندنی از آن دوران پر خاطره می‏باشد.
در میان تمامی فقها این مساله جاری است که در برابر تهاجم دشمن، بر همه واجب است که به دفاع برخیزند و احدی در این مساله نظر مخالفی را ابراز ننموده است.
حضرت امام خمینی قدس سره در کتاب «تحریر الوسیله‏» می‏نویسد:

«لو غشی بلاد المسلمین او ثغورها عدو یخشی منه علی بیضة الاسلام و مجتمعهم، یجب علیهم الدفاع عنها بایة وسیلة ممکنة من بذل الاموال و النفوس‏»

هرگاه دشمنی بر سرزمین‏های مسلمین و یا به مرزهای آنها حمله آورد که ترس از بین بردن اصل اسلام و جامعه اسلامی از آن برود، بر همه مسلمین (زن و مرد) واجب است‏با هر وسیله ممکن به دفاع برخیزند و در این راه از بذل مال و جان دریغ نکنند.

علمای قبل از امام‏رحمه الله نیز بر این مهم صحه گذاشته‏اند، مثلا علامه حلی‏رحمه الله در کتاب «قواعد» خود در آغاز بحث جهاد می‏ فرماید:

«... و اذا وطا الکفار دار الاسلام، وجب علی ذی قوة قتالهم، حتی العبد و المراة و انحل الحجر عن العبدمع حاجته الیه...»

... و چنانچه کفار بر سرزمین اسلام حمله‏ور شوند، بر هر فرد نیرومندی واجب است که با آن‏ها جنگ کند حتی بردگان و زنان و ممنوعیت از بردگان در صورت نیاز به آنان برداشته می‏شود.

زنان مسلمان ما در برابر تسلیم شدن مقابل این فتاوا بی صبرانه در انتظار خدمت گذاری لحظه شماری می‏نمودند و در راه خود هرگز درنگ نمی‏نمودند.

و اما کیفیت‏ حضور زنان به دو شکل، مستقیم و غیر مستقیم، در این دوران خلاصه می‏گردد.

در شکل مستقیم، گر چه زنان از حضور در صحنه و خط مقدم معاف بودند، ولی با شروع جنگ شهرها و حملات موشکی، حالت تدافعی همگان خصوصا زن‏ها بیشتر گردید، چون در این رزم بی امان از سوی ارتش عراق مورد حمله موشکی واقع شده بودند. حتی در اوایل جنگ، این زنان شیر دل خرمشهر و سوسنگرد و هویزه بودند که در هجوم ناجوانمردانه دشمن در کنار مردان خود قدم به قدم با بعثی‏ها درگیر شدند و در عقب راندن دشمن از جان خویش هم مایه نهادند.

در شکل غیر مستقیم، زنان حکایت 70 من مثنوی دارند که چگونه با کارهای خدماتی و پشتیبانی خود در عقبه، موجبات دلگرمی رزمندگان را فراهم نمودند. امام این حضور غیر مستقیم را که از حضور مستقیم ذره‏ای ارزش آن کمتر نبود، کرارا متذکر می‏شدند. بیان تجلی ایثار در راه انقلاب و امام تداوم‏گر گذر زمان در برابر هر گونه تجاوز از سوی دشمنان است.

از جمله خدمات این مرحله زنان; می‏توان به ایثار فرزندان خود در راه حیثیت و اصلاح جامعه نام برد. هنوز یادمان نرفته است چه بسیار مادران سلحشوری بودند که با تربیت اولاد صالح و معرفی آنان به مراکز بسیج جهت اعزام به جبهه قوت قلب مسئولین جنگ را سبب می‏شدند. امام‏قدس سره این صحنه را این گونه بیان می‏نمودند: «...خدا می‏داند در طول تاریخ مثل این مادرها ما نداشتیم، الا کم که فرزندانش کشته بشوند و بعد بیاید بگوید که نه، من افتخار می‏کنم. بعضی از جوان‏ها به من می‏گفتند که این مادرها ما را گرم نگه داشته‏اند. عکس العمل این مادرهای جوان مرده ما را زنده نگه داشته و گرم نگه داشته برای این که این‏ها هستند که به ما شجاعت میدهند. این‏ها هستند که ما را تشویق می‏کنند.»

جلوه دیگر ایثار زنان، ایثار همسران محبوب خود بوده است که بهترین و اصلی‏ترین تعلق خویش که همسر باشد را با تمام مشکلات و دلبستگی‏ها تشویق و ترغیب به حضور در میادین جنگ می‏نمودند تا آنجا که امام‏قدس سره زبان به مدح آنان گشوده و می‏فرماید: «کجا ما از زنان، آن قدرت و عظمت را دیده بودیم که امروز داریم از مادران شهید می‏بینیم؟ کجا ما از زنان جوان آن فداکاری را دیده بودیم که در دوران جنگ دیدیم، آنان همسران محبوبشان را به میدان‏های جنگ می‏فرستادند و راز عفت و امانت آنها را حفظ می‏کردند تا آنها با خاطر آسوده در میدان‏ها باشند.»

زنان ما نه در این برهه که در دوره‏های تاریخی متعدی، این گونه درخشش نموده‏اند که دوست و دشمن بدان معترف می‏باشند. هنوز تاریخ هجوم مغول و فعالیت زنان مسلمان و حضور اصیل آنان در صحنه‏های سیاسی عصر مشروطیت، جنبش تنباکو و انقلاب اسلامی را فراموش نکرده است و در یک کلام حضور مردان خداجو و شهادت طلب از دامن چنین زنان و مادرانی بوده است که به صحنه مبارزه راه یافته‏اند; بنابر این هیچ صحنه‏ای از تاریخ مبارزات اسلامی نبوده الا این که زنان مسلمان در آن نقش بسزایی را داشته‏اند.

ستادهای پشتیبانی دوران جنگ که رفع نیازمندی‏های رزمندگان خطوط مقدم را بر عهده داشتند، عمده نیروهایشان را زنان متدین و مبارز تشکیل می‏ دادند. تهیه مایحتاج جبهه‏ها از عمده‏ترین فعالیت‏های این ستادها بحساب می‏آمد. اینان شبانه روز بدون چشم داشت، به کمترین مواهب مادی، خدماتی تحسین برانگیز را ارایه می‏دادند. لباس، کفش، طلا و جوراب‏های بافتنی این زنان در جبهه‏ها رنگ و قیمتی دیگر داشت.

از فعالیت‏های دیگر این انسان‏های سلیم و عزیز، حضور آنان در بسیج‏های مقاومت و شرکت در اردوهای بسیج می‏باشد که بازتاب جهانی از خویش بر جای می‏نهد. حضور اینان نشان دهنده روح مبارزه و ایثار و شجاعتی بود که می‏خواست‏به زنان جهان و ابرقدرت‏ها اثبات نماید که زنان ایرانی به برکت انقلاب اسلامی هویتی دگر یافته‏اند که بیانگر شخصیت وجودی آنان است.

بیمارستان‏ها و پست‏های امدادی و پرستارهای مجروحین جنگ از جلوه بارز دیگر حضور غیر مستقیم زنان مسلمان در میادین جنگ بوده است که با خدمات و فعالیت‏های جدی خود در محضر مجروحین و جانبازان، موجبات بالا بردن روحیه رزمندگان می‏گردیدند; بنابراین نقش زنان در طول دفاع مقدس حاکی از مشارکت جدی آنان بود که دوش بدوش مردان و رزمندگان در صحنه‏های مقدس حضور می‏یافتند و از انقلاب و ارزش‏های آن با تمام وجود خود پاسداری می‏نمودند.

به گواهی تاریخ در صفحات پر افتخار ملت‏ها این زنان با غیرت و امانت دار بودند که در حریم مقدس و پاکی طریقشان ثابت مانده و تمام امید و آرزوهایشان را به آنچه مصلحت ملت و مکتبشان بوده پیوند زده و سعادت واقعی را جسته‏اند.

در تحلیل حضور زنان مهمترین نکته این است که باید در کلیه برنامه‏ها مساله گسترش نفوذ قدرت اسلام در تمامی ابعاد حیات و بالا رفتن نسبت تاثیر در تغییر موضوعات و هم چنین در پیدایش موضوعات جدید در جهان اصل قرار گیرد.

بالاترین الگوی رفتاری زنان در هشت‏سال دفاع مقدس، «حضرت زهراعلیها السلام‏» بود; او که در تمام زندگیش، پیروی و حمایت از ولایت مشهود بود. زمانی که جنگ تهاجمی اسلام علیه کفار واقع گردید، حضرت بعنوان بهترین پرستار و لجستیک، ایفای وظیفه می‏نمودند و اما هنگامی که جنگ حالت تدافعی پیدا می‏کرد، ایشان خود را سپر مولای خود; یعنی علی بن ابی طالب‏علیه السلام می‏نمودند تا جایی که حتی با وجود حضور علی‏علیه السلام در خانه، هنگامی که وجود مبارک ایشان مورد حمله دشمن قرار گرفت ایشان به پشت در آمدند و از شدت درد از هوش رفتند و پس از آن که به هوش آمدند بمحض این که مشاهده کردند ولی اعظم خدا را بطرف مسجد می‏برند، تا آخرین رمقشان از مقام ولایت دفاع نمودند. این امر نشانگر این بود که حضرت فاطمه حیات گرانقدر خود را صرف حمایت از مقام ولایت می‏نمودند.

بنابراین نقش زن در تمامی صحنه‏های سیاسی و اجتماعی خصوصا دفاع مقدس بیانگر جلوه‏های تاریخی در نقش اول آنان در تحولات اجتماعی و در نهضت‏های اسلامی معاصر و همدوشی زنان و مردان در تمامی صحنه‏های درگیری با اجانب بوده است.

امام خمینی پیرامون نقش زنان در صحنه‏های انقلاب و دفاع مقدس می‏فرماید: «زنان حق بیشتری از مردان دارند. زنان مردان شجاع را در دامان خود بزرگ می‏کنند. اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت‏ها گرفته شود، ملت‏ها به شکست و انحطاط کشیده می‏شوند.» (5)

حسن ختام این که; آثار دلاوری‏ها و پیروزی رزمندگان حکایت از حضور فعالانه زن‏های دلاور و سلحشوری است که گام به گام در لحظه لحظه جنگ، شرکت کرده و موجبات برکت و روزی رزمندگان در عملیات‏های مختلف گردیدند و چه زیبا سرود امام خمینی‏قدس سره پیرامون فداکاری و مقاومت زنان در جنگ تحمیلی که:

«...مقاومت و فداکاری زنان بزرگ در جنگ تحمیلی آن قدر اعجاب آمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز، بلکه شرمسار است.به اعتقاد من بخش مهم محیط گرم و پرشور جنگ مربوط به جمعیت فکری خواهران است و اگر زنان ما، در این حال و هوای فکری نبودند نیمی از این شور وجود نداشت.»

پی‏ نوشت‏ها:

1) صحیفه نور، ج 9، ص 242.

2) تحریر الوسیله، ج 1، ص 485 ( فصل دفاع).

3) صحیفه نور، ج 2، ص 271.

4) سخنرانی در تاریخ 26/9/ 61.

5) صحیفه نور، ج 5، ص 153.