نام شهيد :  محمود مشخ
خاطره :  7/7/59 ساعت 11 صبح بدرقه غير قابل تصور مردم از ما
ساعت 11 همان شب خوابگاه دانشجويان شهر خلوت و خاموش 12 الي 2 شب نگهبان همراه برادر خالقي
8/7/59 وسط راه همدان و كرمانشاه ماشين خراب شد و بچه ها به گروههاي محتلف تقسيم و بالاي كوهها رفتيم. ساعت 1 بعد از از ظهر به كرمانشاه رسيديم. صداي انفجار بمب ميكهاي روسي در ساعت 3 شب همه را براي اولين بار غافلگير كرد و ترسيدند.
9/7/59 ساعت 9.30 صبح حركت و ساعت 1.30 بعد از ظهر به سر پل ذهاب رسيديم ساعت 5 بعد از ظهر بر اثر فاسد بودن غذا ، 12 نفر از بچه ها مسموم شدند. همراه رحيم خرقه پوش ، رحيم اسلام پرست ، يدالله قلي پور راهنما و چند تن ديگر از برادران به درمانگاه انتقال و پس از تزريق سرم و آمپول ساعت 11 شب به مقر مراجعت كرديم و با حال خراب نگهباني دادم ، همراه محسن، سينا ، بهمن ، داريوش همراه با صداها و بمبهاي توپخانه عراق.
10/7/59 با بچه هاي گروه 2 براي نگهباني عازم جاده پادگان شديم ساعت 4.30 صبح با شليكهاي پي در پي توپخانه عراق مواجه شديم بطوريكه تمام شيشه هاي پنجره ساختمان مسكوني ما در هم شكسته شد و با رها و بارها با خطر مواجه شديم ولي بخواست خدا هيچكدام از توپها به ساختمان اصابت نكرد.
11/7/59 صبح امروز با تعداد زيادي از انفجارهاي توپخانه و خمپاره هاي دشمن در اطراف ساختمان مواجه بوديم و پس از آن تا صبح روز 12/7 آنچنان سرو صدايي نبود و آنچه بچه ها را بيشتر آزار مي داد، پشه ها و مگسهاي بيشماري بودند كه در تمامي منطقه وجود دارند
 منبع:ستاد کنگره بزرگداشت ۸۰۰۰ شهید استان گیلان